دانلود آهنگ یاس بیم
- هنرمند یاس
- نام اثر بیم
- آلبوم ندارد (تک آهنگ)
- دسته آهنگ رپ
- زبان فارسی
- انتشار ۱۴۰۱/۱۱/۱۱
دانلود آهنگ یاس بیم
موزیک بیم از یاس با دو کیفیت 320 و 128 به همراه متن ترانه
دانلود اهنگ زمان بی صاحاب یه لحظه واینمیسته باهام
Download Music Yas - Beem - With lyrics text in the NavaBaz
متن ترانه بیم از یاس
پرسه در جریان امواج صوت
چشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
این گوسفند چاق، میراث قوچه
که بی دردسر تنها می سازه گوشت
یه دیدگاه پوچ که میزبان هوشه
یه از خونه بیزارِ بیگانه جوش
همه لب ها تنور، کسی همراه نبود
نه چندان صبور، از این تنگنا کبود
همه متن ها رَوون، شَست ها زَبون
امّا معنا معلومه از مبنا محرومه
تو هر واژه خوف، از ماشه گفت
بذر اون سیم خارداری که ریشه کرد از ما شکفت
پس در های قفل، دل همسایه مرد
تَــهِ سرمایه سوخت
این یعنی بی مقدمه، بیم مقدمه
تو این محوطه، کی مردّده؟
یه نردبون صاف، به قعر گورستان
یا حبس موندگار، یه نسل خونه زاد
یه پُل رو بُهت و وحشتِ جمعیت
یه نردبونِ شعله ور تو مرکز قَرنیَت
به لطفِ مُهرِ اَفسَرِ امنیت
فقط سقوط آزاده با حداکثر ظرفیَت
از خودم بیشتر از همه ترسیدم
اون طفل معصومی که شده حضرت مَعصیَت
این سروده های ناب لحظه های سکوت رو
به مغز تبریک بگو به قلبم تسلیت
من در پی کنج پنهان
واسه حدس این سرنوشت موج پیما
نه دیگه مرغ شیدام، نه تو عمق میدان
این تنها نور باقی از هر نقطه پیداست
یه رخ بنما بِما تا برهنه تر
ببینی چهارستونت رفت به رهن ترس
که خورده به ایست
این قومِ گُمِ توبه نِویس
یه طعمه ی ریز، بقول کهنه رییس
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
سعدی تو کیستی که در این حلقه ی کمند
چندان فتادند که ما صید لاغریم
به به
همین بوده ما هم عین مابقی
روانه ایم به کام مرگ رو این ریل نامرئی
ما، نتیجه سلیقه و میل داوریم
نه مصرع اولیم، نه بیت آخریم
پرسه در جریان امواج صوت
چشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
خنده های کودکانه، مَقَرِ دوستی
صدای نَکَرِه اون تَه گفت نخند بگو سیب
دستور ها تیز، درس خونا میخ-
به تخته، تا سیب رو گفتی دندونا ریخت
گفت درکش نکن همین رو فرو کن توت
شروع کن کور، از همین افق غروب کن زود
ولی من تو این فضای تحت نظارت
تجدید شدم تا واسه خودم وقت بذارم
اون که منتظره تکلیفش رو بگن
از همین حالا ورق های تقویمش رو بِکَن
محافظ خویشتن، تو حادثه نیستن
هر چی گل مچاله تر رایحه بیشتر
ولی اون حرف رو از اون جاکشه می شنید
که دیدش جز انعکاس تابِشِ دیش نیست
شاه بیت هاشون غلام دربار
با ملکه ی ذهنی که به سادگی یه فاحشه بیش نیست
اون که به ابلهیت جرأت می گه،
بهش هویت میده
حرفش حجت میشه
نکتش اینه که بی رحم جلوه دادن آدم ها
داره برعکس بهشون حس قدرت میده (صحیح)
حریم اعتراض اینجا پاره شد علنا
چون یه عده از واقعیت واقشو بلدن
اونی که جیغتو می کشه تَهِتو ببینه
دیگه لزومی نداره جلو لبت رو بگیره ؟
می ترسم و می نویسم عذابش نمونه
چرا داد بزنم وقتی شعر حالش معلومه ؟
اون که سلاحش قلم و سازش زبونه
می دونه حتی یه فاتح با یه “ه” کارش تمومه
تو ذات جماعت بی کیفیت اینه که
رو حیثیتت آدما برچسب بکوبه
با همون زبون از حقوق بشر بخونه
مثل اینه که باتلاق رو با لجن بشوره
یه توجیه گذرا واسه تو جیب و گذران
هر جا نگاه کنی یه هوچی خوش ادا
شده مرید خودزن ها، این محیط مبتلا
حتّی اعتراض می کنه واسه تولید محتوا
نصف مخاطب ها مخ ها تباه
رخ ها نما صبح ها شب ها جفت پا هوا
همگی محو یه منظره ی مضحکن
که هر کی بیشتر از این درخت موز بکنه بت شکنه ؟!
پرسه در جریان امواج صوت
چشم تصویر دریای سرخ
من افزودم از طول به پهنای عمر
یه سایه تو اعماق نور
صاحب کل، من عابر کور
از جاده به دور ، لایق نور
چاره بجو، ساده بگو
از سال نکو، ختم این قائله کو ؟
مقابل کوه وایستا همه نگفته هاتو معامله کن
تا سبکبال دوباره بشی وارد گود
تو باش و کوه و باشکوه بشنو بی کم و کسر
اونه که می تونه حس پشت سینمو وصف کنه
کله ای که می زنه کج
این نفسی که هنوز داره می دمه گرم
بدنبال گوش میون این همه کر
صدات می زنه تو این جو بی برکت
چرخ بی حرکتی که قعر دره سُرید
علم خارج از کنترل و یه فهم اُریب
نظم نوین، زوار رو داده دست کُووید
تسمه برید، دنیا از یه عطسه گُریخت
کمر شهر جلو چشام شکست
من دیگه نمی خوام خودمو نجات بدم
چون کور ترین این رشته ی هزار گِره ام
خوشم میاد جا زخم هامو فشار بدم
خُمار چشم، سنگین رو هم اُفتاد پلک
دنیام بینِ تُنگِ آبِ حباب شکل
پای وجدان، سایه افتاد (یک!)
لای مشتام جای خودکار (دو!)
خمار چشم، می پیچه به هم اوضام چرت
اتاق چرک، انگار دفنه زیر طوفان شن
مواظب، گرفتم به سر کُلام سِفت
وابَستگی، وارَستِگی، کُدامیک؟
وقتی خیابون ها جا مردم شده پر پلیس
مهاجرت میشه تنها میانبر گریز
بهتر اینه که جای لباس پلوخوری
جلو آینه جلیقه ضد گلوله پرو کنی
همه پوست ها زبر و کلفت تر از کروکودیل
علنی تر از اینه که بخواهیم قلو کنیم
اتاق فکر حقیقت ها تَهِ هلفدونی
فک رو پلمپ کنی یا فکِّ پلمپ کنی ؟
هر چی گفتیم آقا اینجا غربال می خواد
میبُرید کار خودشو انجام میداد
هر نفر بعد نقض نفر قَبله
چه فرقی داره یک با صد کاندیدا ؟
کچل حسن، حسن کچل
آخرسر خلق الله وسط هچله
امنیت رو میگیره میشه مظهر وحشت
خطری ترین تصمیمها تو خلوت بشره
نتیجه از جمیع دادهها
ایران قشنگه ولی از نگاه شازده ها
فضل پدر چه لطفی داره واسه ما
که بابا فاضل بود و فرزند شده فاضلاب
دریغا، که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک
که دنیا مدرن و ما تو عمیقترین خواب
که تصویر ها زشته توی ظریف ترین قاب
که تصمیمها اشتباه تو ضعیف ترین-
راه ممکن، در اصل ما بازیچه
ما طرفیم با نارسیست آزار پیشه
از فساد نگو وقتی که بازار هیچه
خب دست که بسته باشه پا باز میشه
ما نگاه رو از عقربه کندیم
واسه نجاتمون دغدغه مندیم
ما واسه اینا عین یه جدول حلّیم
میدونن هر جا بریم عین کفتر جلیم
این تصویر ها رد میشه از زیر چشما همه
تو دست میکشی الباقی رو میکشه لبت
کرختی میاد سراغ نیمه چپ
روز یعنی فقط انتظار پیله ی شبت
ریزش برف رو سینه شهر
تا پیچش برگ رو سیم کش برق
مدام یه سواله که ضمیمه شعرمه
اینه که آیا بینش کم از بیم شکمه؟
اینه حال ملّتی که در اصل تک به تک حقایق رو میبینه اما از لای میله ها
لاله ها خشکن از اونا که دونسته اسید ریختن به زیر پای ریشهها
اونکه خوابه الان بیدار و برعکس اونی که همواره بیدار خواب زیر خاک
کلی خشم فروخورده که ازت ساخت یه سمبل صبر، لال و بی دفاع
کار ؟ پا نمیده پام
زمان بی صاحاب یه لحظه واینمیسته باهام
فقط به لطف شرب باده خیسه کام
خودم رو گم کردم من لای گیس یار
تنها شک و تردیده بار کیسه هام
تو این کشمکش داره پاره میشه لام
ثبت دیدگاه جدید